کتاب عهد عتیق

عهد جدید

دانیال 6:22-28 Old Persian Version (OPV)

22. آنگاه دانیال به پادشاه جواب داد که «ای پادشاه تا به ابد زنده باش!

23. خدای من فرشته خود را فرستاده، دهان شیران را بست تا به من ضرری نرسانند چونکه به حضور وی در من گناهی یافت نشد و هم درحضور توای پادشاه تقصیری نورزیده بودم.»

24. آنگاه پادشاه بینهایت شادمان شده، امر فرمود که دانیال را از چاه برآورند و دانیال را از چاه برآوردند و از آن جهت که بر خدای خود توکل نموده بود در اوهیچ ضرری یافت نشد.

25. و پادشاه امر فرمود تاآن اشخاص را که بر دانیال شکایت آورده بودندحاضر ساختند و ایشان را با پسران و زنان ایشان در چاه شیران انداختند و هنوز به ته چاه نرسیده بودند که شیران بر ایشان حمله آورده، همه استخوانهای ایشان را خرد کردند.

26. بعد از آن داریوش پادشاه به جمیع قومها و امتها وزبانهایی که در تمامی جهان ساکن بودند نوشت که «سلامتی شما افزون باد!

27. از حضور من فرمانی صادر شده است که در هر سلطنتی ازممالک من (مردمان ) به حضور خدای دانیال لرزان و ترسان باشند زیرا که او خدای حی و تاابدالاباد قیوم است. و ملکوت او بیزوال وسلطنت او غیرمتناهی است.

28. او است که نجات میدهد و میرهاند و آیات و عجایب را درآسمان و در زمین ظاهر میسازد و اوست که دانیال را از چنگ شیران رهایی داده است.» پس این دانیال در سلطنت داریوش و درسلطنت کورش فارسی فیروز میبود.

خوانده شده فصل کامل دانیال 6