کتاب عهد عتیق

عهد جدید

تثنیه 32:31-41 Old Persian Version (OPV)

31. زیرا که صخره ایشان مثل صخره ما نیست. اگرچه هم دشمنان ما خود، حکم باشند.

32. زیرا که مو ایشان از موهای سدوم است، و ازتاکستانهای عموره. انگورهای ایشان انگورهای حنظل است، و خوشه های ایشان تلخ است.

33. شراب ایشان زهر اژدرهاست. و سم قاتل افعی.

34. آیا این نزد من مکنون نیست. و درخزانه های من مختوم نی.

35. انتقام و جزا از آن من است، هنگامی که پایهای ایشان بلغزد، زیرا که روز هلاکت ایشان نزدیک است و قضای ایشان میشتابد.

36. زیرا خداوند، قوم خود را داوری خواهدنمود. و بر بندگان خویش شفقت خواهد کرد. چون میبیند که قوت ایشان نابود شده، وهیچکس چه غلام و چه آزاد باقی نیست.

37. و خواهد گفت: خدایان ایشان کجایند، وصخرهای که بر آن اعتماد میداشتند.

38. که پیه قربانی های ایشان را میخوردند. و شراب هدایای ریختنیایشان را مینوشیدند. آنهابرخاسته، شما را امداد کنند. و برای شما ملجاباشند.

39. الان ببینید که من خود، او هستم. و با من خدای دیگری نیست. من میمیرانم و زنده میکنم. مجروح میکنم و شفا میدهم. و از دست من رهانندهای نیست.

40. زیرا که دست خود را به آسمان برمی افرازم، ومی گویم که من تا ابدالاباد زنده هستم.

41. اگر شمشیر براق خود را تیز کنم. و قصاص رابهدست خود گیرم. آنگاه از دشمنان خود انتقام خواهم کشید. و به خصمان خود مکافات خواهم رسانید.

خوانده شده فصل کامل تثنیه 32