کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 41:17-34 Old Persian Version (OPV)

17. با همدیگر چنان وصل شدهاند و باهم ملتصقند که جدا نمی شوند.

18. از عطسه های او نور ساطع میگردد و چشمان او مثل پلکهای فجر است.

19. از دهانش مشعلها بیرون میآید وشعله های آتش برمی جهد.

20. از بینی های او دودبرمی آید مثل دیگ جوشنده و پاتیل.

21. از نفس او اخگرها افروخته میشود و از دهانش شعله بیرون میآید.

22. بر گردنش قوت نشیمن دارد، وهیبت پیش رویش رقص مینماید.

23. طبقات گوشت او بهم چسبیده است، و بر وی مستحکم است که متحرک نمی شود.

24. دلش مثل سنگ مستحکم است، و مانند سنگ زیرین آسیا محکم میباشد.

25. چون او برمی خیزد نیرومندان هراسان میشوند، و از خوف بیخود میگردند.

26. اگر شمشیر به او انداخته شود اثر نمی کند، و نه نیزه و نه مزراق و نه تیر.

27. آهن را مثل کاه میشمارد و برنج را مانند چوب پوسیده.

28. تیرهای کمان او را فرار نمی دهد و سنگهای فلاخن نزد او به کاه مبدل میشود.

29. عمود مثل کاه شمرده میشود و بر حرکت مزراق میخندد.

30. در زیرش پاره های سفال تیز است و گردون پرمیخ را بر گل پهن میکند.

31. لجه را مثل دیگ میجوشاند و دریا را مانند پاتیلچه عطاران میگرداند.

32. راه را در عقب خویش تابان میسازد به نوعی که لجه را سفیدمو گمان میبرند.

33. بر روی خاک نظیر او نیست، که بدون خوف آفریده شده باشد.

34. بر هرچیز بلند نظر میافکندو بر جمیع حیوانات سرکش پادشاه است.»

خوانده شده فصل کامل ایوب 41