کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 4:3-17 Old Persian Version (OPV)

3. اینک بسیاری را ادب آموختهای و دستهای ضعیف را تقویت دادهای.

4. سخنان تو لغزنده را قایم داشت، و تو زانوهای لرزنده را تقویت دادی.

5. لیکن الان به تو رسیده است و ملول شدهای، تو را لمس کرده است وپریشان گشتهای.

6. آیا توکل تو بر تقوای تونیست؟ و امید تو بر کاملیت رفتار تو نی؟

7. الان فکر کن! کیست که بیگناه هلاک شد؟ و راستان درکجا تلف شدند؟

8. چنانکه من دیدم آنانی که شرارت را شیار میکنند و شقاوت را میکارندهمان را میدروند.

9. از نفخه خدا هلاک میشوندو از باد غضب او تباه میگردند.

10. غرش شیر ونعره سبع و دندان شیربچهها شکسته میشود.

11. شیر نر از نابودن شکار هلاک میشود وبچه های شیر ماده پراکنده میگردند.

12. «سخنی به من در خفا رسید، و گوش من آواز نرمی از آن احساس نمود.

13. در تفکرها ازرویاهای شب، هنگامی که خواب سنگین بر مردم غالب شود،

14. خوف و لرز بر من مستولی شد که جمیع استخوانهایم را به جنبش آورد.

15. آنگاه روحی از پیش روی من گذشت، و مویهای بدنم برخاست.

16. در آنجا ایستاد، اما سیمایش راتشخیص ننمودم. صورتی درپیش نظرم بود. خاموشی بود و آوازی شنیدم

17. که آیا انسان به حضور خدا عادل شمرده شود؟ و آیا مرد در نظرخالق خود طاهر باشد؟

خوانده شده فصل کامل ایوب 4