کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 31:19-33 Old Persian Version (OPV)

19. اگر کسی را از برهنگی هلاک دیده باشم، و مسکین را بدون پوشش،

20. اگر کمرهای او مرا برکت نداده باشد، و از پشم گوسفندان من گرم نشده،

21. اگر دست خود را بر یتیم بلند کرده باشم، هنگامی که اعانت خود را دردروازه میدیدم،

22. پس بازوی من از کتفم بیفتد، و ساعدم از قلم آن شکسته شود.

23. زیرا که هلاکت از خدا برای من ترس میبود و بهسبب کبریایی او توانایی نداشتم.

24. اگر طلا را امیدخود میساختم و به زر خالص میگفتم تو اعتمادمن هستی،

25. اگر از فراوانی دولت خویش شادی مینمودم، و از اینکه دست من بسیار کسب نموده بود،

26. اگر چون آفتاب میتابید بر آن نظرمی کردم و بر ماه، هنگامی که با درخشندگی سیرمی کرد.

27. و دل من خفیه فریفته میشد و دهانم دستم را میبوسید.

28. این نیز گناهی مستوجب قصاص میبود زیرا خدای متعال را منکرمی شدم.

29. اگر از مصیبت دشمن خود شادی میکردم یا حینی که بلا به او عارض میشد وجدمی نمودم،

30. و حال آنکه زبان خود را از گناه ورزیدن بازداشته، بر جان او لعنت را سوال ننمودم.

31. اگر اهل خیمه من نمی گفتند: کیست که از گوشت او سیر نشده باشد،

32. غریب درکوچه شب را بهسر نمی برد و در خود را به روی مسافر میگشودم.

33. اگر مثل آدم، تقصیر خود رامی پوشانیدم و عصیان خویش را در سینه خودمخفی میساختم،

خوانده شده فصل کامل ایوب 31