کتاب عهد عتیق

عهد جدید

ایوب 3:7-21 Old Persian Version (OPV)

7. اینک آن شب نازاد باشد. و آواز شادمانی در آن شنیده نشود.

8. لعنت کنندگان روز، آن را نفرین نمایند، که در برانگیزانیدن لویاتان ماهر میباشند.

9. ستارگان شفق آن، تاریک گردد و انتظار نوربکشد و نباشد، و مژگان سحر را نبیند،

10. چونکه درهای رحم مادرم را نبست، و مشقت را ازچشمانم مستور نساخت.

11. «چرا از رحم مادرم نمردم؟ و چون از شکم بیرون آمدم چرا جان ندادم؟

12. چرا زانوها مراقبول کردند، و پستانها تا مکیدم؟

13. زیرا تا بحال میخوابیدم و آرام میشدم. در خواب میبودم واستراحت مییافتم.

14. با پادشاهان و مشیران جهان، که خرابهها برای خویشتن بنا نمودند،

15. یابا سروران که طلا داشتند، و خانه های خود را ازنقره پر ساختند.

16. یا مثل سقط پنهان شده نیست میبودم، مثل بچه هایی که روشنایی را ندیدند.

17. در آنجا شریران از شورش باز میایستند، و درآنجا خستگان میآرامند،

18. در آنجا اسیران دراطمینان با هم ساکنند، و آواز کارگذاران رانمی شنوند.

19. کوچک و بزرگ در آنجا یکاند. وغلام از آقایش آزاد است.

20. چرا روشنی به مستمند داده شود؟ و زندگی به تلخ جانان؟

21. که انتظار موت را میکشند و یافت نمی شود، و برای آن حفره میزنند بیشتر از گنجها.

خوانده شده فصل کامل ایوب 3