کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعداد 27:1-13 Old Persian Version (OPV)

1. و دختران صلفحاد بن حافر بن جلعادبن ماکیر بن منسی، که از قبایل منسی ابن یوسف بود نزدیک آمدند، و اینهاست نامهای دخترانش: محله و نوعه و حجله و ملکه و ترصه.

2. و به حضور موسی و العازار کاهن، و به حضورسروران و تمامی جماعت نزد در خیمه اجتماع ایستاده، گفتند:

3. «پدر ما در بیابان مرد و او از آن گروه نبود که در جمعیت قورح به ضد خداوندهمداستان شدند، بلکه در گناه خود مرد و پسری نداشت.

4. پس چرا نام پدر ما از این جهت که پسری ندارد از میان قبیلهاش محو شود، لهذا ما رادر میان برادران پدر ما نصیبی بده.»

5. پس موسی دعوی ایشان را به حضورخداوند آورد.

6. و خداوند موسی را خطاب کرده، گفت:

7. «دختران صلفحاد راست میگویند، البته در میان برادران پدر ایشان ملک موروثی به ایشان بده، و نصیب پدر ایشان را به ایشان انتقال نما.

8. و بنیاسرائیل را خطاب کرده، بگو: اگر کسی بمیرد و پسری نداشته باشد، ملک او را به دخترش انتقال نمایید.

9. و اگر او رادختری نباشد، ملک او را به برادرانش بدهید.

10. واگر او را برادری نباشد، ملک او را به برادران پدرش بدهید.

11. و اگر پدر او را برادری نباشد، ملک او را به هر کس از قبیلهاش که خویش نزدیکتر او باشد بدهید، تا مالک آن بشود، پس این برای بنیاسرائیل فریضه شرعی باشد، چنانکه خداوند به موسیامر فرموده بود.»

12. و خداوند به موسی گفت: «به این کوه عباریم برآی و زمینی را که به بنیاسرائیل دادهام، ببین.

13. و چون آن را دیدی تو نیز به قوم خودملحق خواهی شد، چنانکه برادرت هارون ملحق شد.

خوانده شده فصل کامل اعداد 27