کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مرقس 8:14-28 Old Persian Version (OPV)

14. و فراموش کردند که نان بردارند و با خود در کشتی جز یک نان نداشتند.

15. آنگاه ایشان را قدغن فرمود که «باخبر باشید و از خمیر مایه فریسیان و خمیرمایه هیرودیس احتیاط کنید!»

16. ایشان با خوداندیشیده، گفتند: «از آن است که نان نداریم.»

17. عیسی فهم کرده، بدیشان گفت: «چرا فکرمی کنید از آنجهت که نان ندارید؟ آیا هنوزنفهمیده و درک نکردهاید و تا حال دل شما سخت است؟

18. آیا چشم داشته نمی بینید و گوش داشته نمی شنوید و به یاد ندارید؟

19. وقتی که پنج نان را برای پنج هزار نفر پاره کردم، چند سبدپر از پارهها برداشتید؟» بدو گفتند: «دوازده.»

20. «و وقتی که هفت نان را بجهت چهار هزار کس؛ پس زنبیل پر از ریزهها برداشتید؟» گفتندش: «هفت.»

21. پس بدیشان گفت: «چرا نمی فهمید؟»

22. چون به بیت صیدا آمد، شخصی کور را نزد او آوردند و التماس نمودند که او را لمس نماید.

23. پس دست آن کور را گرفته، او را از قریه بیرون برد و آب دهان بر چشمان او افکنده، و دست بر اوگذارده از او پرسید که «چیزی میبینی؟»

24. اوبالا نگریسته، گفت: «مردمان را خرامان، چون درختها میبینم.»

25. پس بار دیگر دستهای خودرا بر چشمان او گذارده، او را فرمود تا بالانگریست و صحیح گشته، همهچیز را به خوبی دید.

26. پس او را به خانهاش فرستاده، گفت: «داخل ده مشو و هیچکس را در آن جا خبر مده.»

27. و عیسی با شاگردان خود به دهات قیصریه فیلپس رفت. و در راه از شاگردانش پرسیده، گفت که «مردم مرا که میدانند؟»

28. ایشان جواب دادند که «یحیی تعمیددهنده و بعضی الیاس وبعضی یکی از انبیا.»

خوانده شده فصل کامل مرقس 8