کتاب عهد عتیق

عهد جدید

مرقس 1:10-24 Old Persian Version (OPV)

10. وچون از آب برآمد، در ساعت آسمان را شکافته دید و روح را که مانند کبوتری بروی نازل میشود.

11. و آوازی از آسمان دررسید که «توپسر حبیب من هستی که از تو خشنودم.»

12. پس بیدرنگ روح وی را به بیابان میبرد.

13. و مدت چهل روز در صحرا بود و شیطان او راتجربه میکرد و با وحوش بسر میبرد و فرشتگان او را پرستاری مینمودند.

14. و بعد از گرفتاری یحیی، عیسی به جلیل آمده، به بشارت ملکوت خدا موعظه کرده،

15. می گفت: «وقت تمام شد و ملکوت خدانزدیک است. پس توبه کنید و به انجیل ایمان بیاورید.»

16. و چون به کناره دریای جلیل میگشت، شمعون و برادرش اندریاس را دید که دامی دردریا میاندازند زیرا که صیاد بودند.

17. عیسی ایشان را گفت: «از عقب من آیید که شما را صیادمردم گردانم.»

18. بیتامل دامهای خود را گذارده، از پی او روانه شدند.

19. و از آنجا قدری پیشتررفته، یعقوب بن زبدی و برادرش یوحنا را دید که در کشتی دامهای خود را اصلاح میکنند.

20. درحال ایشان را دعوت نمود. پس پدر خود زبدی را با مزدوران در کشتی گذارده، از عقب وی روانه شدند.

21. و چون وارد کفرناحوم شدند، بیتامل درروز سبت به کنیسه درآمده، به تعلیم دادن شروع کرد،

22. به قسمی که از تعلیم وی حیران شدند، زیرا که ایشان را مقتدرانه تعلیم میداد نه مانندکاتبان.

23. و در کنیسه ایشان شخصی بود که روح پلیدداشت. ناگاه صیحه زده،

24. گفت: «ای عیسی ناصری ما را با تو چهکار است؟ آیا برای هلاک کردن ما آمدی؟ تو را میشناسم کیستی، ای قدوس خدا!»

خوانده شده فصل کامل مرقس 1