کتاب عهد عتیق

عهد جدید

متی 26:59-70 Old Persian Version (OPV)

59. پس روسای کهنه و مشایخ و تمامی اهل شورا طلب شهادت دروغ بر عیسی میکردند تا او را بقتل رسانند،

60. لیکن نیافتند. با آنکه چند شاهد دروغ پیش آمدند، هیچ نیافتند. آخر دو نفر آمده،

61. گفتند: «این شخص گفت: "می توانم هیکل خدا را خراب کنم و در سه روزش بنا نمایم."»

62. پس رئیس کهنه برخاسته، بدو گفت: «هیچ جواب نمی دهی؟ چیست که اینها بر تو شهادت میدهند؟»

63. اما عیسی خاموش ماند! تا آنکه رئیس کهنه روی به وی کرده، گفت: «تو را به خدای حی قسم میدهم مارا بگوی که تو مسیح پس خدا هستی یا نه؟»

64. عیسی به وی گفت: «تو گفتی! و نیز شما رامی گویم بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قوت نشسته، بر ابرهای آسمان میآید!»

65. در ساعت رئیس کهنه رخت خود راچاک زده، گفت: «کفر گفت! دیگر ما را چه حاجت به شهود است؟ الحال کفرش را شنیدید!

66. چه مصلحت میبینید؟» ایشان در جواب گفتند: «مستوجب قتل است!»

67. آنگاه آب دهان بر رویش انداخته، او را طپانچه میزدند و بعضی سیلی زده،

68. میگفتند: «ای مسیح، به ما نبوت کن! کیست که تو را زده است؟»

69. اما پطرس در ایوان بیرون نشسته بود که ناگاه کنیزکی نزد وی آمده، گفت: «تو هم با عیسی جلیلی بودی!»

70. او روبروی همه انکارنموده، گفت: «نمی دانم چه میگویی!»

خوانده شده فصل کامل متی 26