کتاب عهد عتیق

عهد جدید

متی 26:3-22 Old Persian Version (OPV)

3. آنگاه روسای کهنه و کاتبان و مشایخ قوم دردیوانخانه رئیس کهنه که قیافا نام داشت جمع شده،

4. شورا نمودند تا عیسی را به حیله گرفتارساخته، به قتل رسانند.

5. اما گفتند: «نه در وقت عید مبادا آشوبی در قوم بر پا شود.»

6. و هنگامی که عیسی در بیت عنیا در خانه شمعون ابرص شد،

7. زنی با شیشهای عطر گرانبهانزد او آمده، چون بنشست بر سر وی ریخت.

8. اماشاگردانش چون این را دیدند، غضب نموده، گفتند: «چرا این اسراف شده است؟

9. زیرا ممکن بود این عطر به قیمت گران فروخته و به فقرا داده شود.»

10. عیسی این را درک کرده، بدیشان گفت: «چرا بدین زن زحمت میدهید؟ زیرا کار نیکو به من کرده است.

11. زیرا که فقرا را همیشه نزد خوددارید اما مرا همیشه ندارید.

12. و این زن که این عطر را بر بدنم مالید، بجهت دفن من کرده است.

13. هرآینه به شما میگویم هر جایی که درتمام عالم بدین بشارت موعظه کرده شود، کاراین زن نیز بجهت یادگاری او مذکور خواهدشد.»

14. «آنگاه یکی از آن دوازده که به یهودای اسخریوطی مسمی بود، نزد روسای کهنه رفته،

15. گفت: «مرا چند خواهید داد تا او را به شماتسلیم کنم؟ «ایشان سی پاره نقره با وی قراردادند.

16. و از آن وقت در صدد فرصت شد تا اورا بدیشان تسلیم کند.

17. پس در روز اول عید فطیر، شاگردان نزدعیسی آمده، گفتند: «کجا میخواهی فصح راآماده کنیم تا بخوری؟»

18. گفت: «به شهر، نزدفلان کس رفته، بدو گویید: "استاد میگوید وقت من نزدیک شد و فصح را در خانه تو با شاگردان خود صرف مینمایم."»

19. شاگردان چنانکه عیسی ایشان را امر فرمود کردند و فصح را مهیاساختند.

20. چون وقت شام رسید با آن دوازده بنشست.

21. و وقتی که ایشان غذا میخوردند، اوگفت: «هرآینه به شما میگویم که یکی از شما مراتسلیم میکند!»

22. پس بغایت غمگین شده، هریک از ایشان به وی سخن آغاز کردند که «خداوندا آیا من آنم؟»

خوانده شده فصل کامل متی 26