کتاب عهد عتیق

عهد جدید

متی 26:11-25 Old Persian Version (OPV)

11. زیرا که فقرا را همیشه نزد خوددارید اما مرا همیشه ندارید.

12. و این زن که این عطر را بر بدنم مالید، بجهت دفن من کرده است.

13. هرآینه به شما میگویم هر جایی که درتمام عالم بدین بشارت موعظه کرده شود، کاراین زن نیز بجهت یادگاری او مذکور خواهدشد.»

14. «آنگاه یکی از آن دوازده که به یهودای اسخریوطی مسمی بود، نزد روسای کهنه رفته،

15. گفت: «مرا چند خواهید داد تا او را به شماتسلیم کنم؟ «ایشان سی پاره نقره با وی قراردادند.

16. و از آن وقت در صدد فرصت شد تا اورا بدیشان تسلیم کند.

17. پس در روز اول عید فطیر، شاگردان نزدعیسی آمده، گفتند: «کجا میخواهی فصح راآماده کنیم تا بخوری؟»

18. گفت: «به شهر، نزدفلان کس رفته، بدو گویید: "استاد میگوید وقت من نزدیک شد و فصح را در خانه تو با شاگردان خود صرف مینمایم."»

19. شاگردان چنانکه عیسی ایشان را امر فرمود کردند و فصح را مهیاساختند.

20. چون وقت شام رسید با آن دوازده بنشست.

21. و وقتی که ایشان غذا میخوردند، اوگفت: «هرآینه به شما میگویم که یکی از شما مراتسلیم میکند!»

22. پس بغایت غمگین شده، هریک از ایشان به وی سخن آغاز کردند که «خداوندا آیا من آنم؟»

23. او در جواب گفت: «آنکه دست با من در قاب فرو برد، همان کس مرا تسلیم نماید!

24. هرآینه پسر انسان به همانطور که درباره او مکتوب است رحلت میکند. لیکن وای بر آنکسیکه پسر انسان بدست او تسلیم شود! آن شخص را بهتر بودی که تولد نیافتی!»

25. و یهوداکه تسلیمکننده وی بود، به جواب گفت: «ای استاد آیا من آنم؟» به وی گفت: «تو خود گفتی!»

خوانده شده فصل کامل متی 26