کتاب عهد عتیق

عهد جدید

متی 25:5-11 Old Persian Version (OPV)

5. و چون آمدن دامادبطول انجامید، همه پینکی زده، خفتند.

6. و درنصف شب صدایی بلند شد که "اینک دامادمی آید به استقبال وی بشتابید."

7. پس تمامی آن باکرهها برخاسته، مشعلهای خود را اصلاح نمودند.

8. و نادانان، دانایان را گفتند: "از روغن خود به ما دهید زیرا مشعلهای ما خاموش میشود."

9. اما دانایان در جواب گفتند: "نمی شود، مبادا ما و شما را کفاف ندهد. بلکه نزدفروشندگان رفته، برای خود بخرید."

10. و درحینی که ایشان بجهت خرید میرفتند، داماد برسید و آنانی که حاضر بودند، با وی به عروسی داخل شده، در بسته گردید.

11. بعد از آن، باکره های دیگر نیز آمده، گفتند: "خداوندا برای ماباز کن."

خوانده شده فصل کامل متی 25