کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 24:20-35 Old Persian Version (OPV)

20. و چگونه روسای کهنه وحکام ما او را به فتوای قتل سپردند و او رامصلوب ساختند.

21. اما ما امیدوار بودیم که همین است آنکه میباید اسرائیل را نجات دهد وعلاوه بر این همه، امروز از وقوع این امور روزسوم است،

22. و بعضی از زنان ما هم ما را به حیرت انداختند که بامدادان نزد قبر رفتند،

23. وجسد او را نیافته آمدند و گفتند که فرشتگان را دررویا دیدیم که گفتند او زنده شده است.

24. وجمعی از رفقای ما بهسر قبر رفته، آن چنانکه زنان گفته بودند یافتند لیکن او را ندیدند.»

25. او به ایشان گفت: «ای بیفهمان وسست دلان از ایمان آوردن به انچه انبیا گفتهاند.

26. آیا نمی بایست که مسیح این زحمات را بیند تابه جلال خود برسد؟»

27. پس از موسی و سایرانبیا شروع کرده، اخبار خود را در تمام کتب برای ایشان شرح فرمود.

28. و چون به آن دهی که عازم آن بودندرسیدند، او قصد نمود که دورتر رود.

29. و ایشان الحاح کرده، گفتند که «با ما باش. چونکه شب نزدیک است و روز به آخر رسیده.» پس داخل گشته با ایشان توقف نمود.

30. و چون با ایشان نشسته بود نان را گرفته برکت داد و پاره کرده به ایشان داد.

31. که ناگاه چشمانشان باز شده، او راشناختند و در ساعت از ایشان غایب شد.

32. پس با یکدیگر گفتند: «آیا دل در درون مانمی سوخت، وقتی که در راه با ما تکلم مینمود وکتب را بجهت ما تفسیر میکرد؟»

33. و در آن ساعت برخاسته به اورشلیم مراجعت کردند و آن یازده را یافتند که با رفقای خود جمع شده

34. می گفتند: «خداوند در حقیقت برخاسته و به شمعون ظاهر شده است.»

35. و آن دو نفر نیز ازسرگذشت راه و کیفیت شناختن او هنگام پاره کردن نان خبر دادند.

خوانده شده فصل کامل لوقا 24