کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 2:8-17 Old Persian Version (OPV)

8. و در آن نواحی، شبانان در صحرا بسرمی بردند و در شب پاسبانی گله های خویش میکردند.

9. ناگاه فرشته خداوند بر ایشان ظاهرشد و کبریایی خداوند بر گرد ایشان تابید و بغایت ترسان گشتند.

10. فرشته ایشان را گفت: «مترسید، زیرا اینک بشارت خوشی عظیم به شما میدهم که برای جمیع قوم خواهد بود.

11. که امروز برای شما در شهر داود، نجاتدهندهای که مسیح خداوند باشد متولد شد.

12. و علامت برای شمااین است که طفلی در قنداقه پیچیده و در آخورخوابیده خواهید یافت.»

13. در همان حال فوجی از لشکر آسمانی با فرشته حاضر شده، خدا راتسبیحکنان میگفتند:

14. «خدا را در اعلی علیین جلال و بر زمین سلامتی و در میان مردم رضامندی باد.»

15. و چون فرشتگان از نزد ایشان به آسمان رفتند، شبانان با یکدیگر گفتند: «الان به بیت لحم برویم و این چیزی را که واقع شده و خداوند آن را به ما اعلام نموده است ببینیم.»

16. پس به شتاب رفته، مریم و یوسف و آن طفل رادر آخور خوابیده یافتند.

17. چون این را دیدند، آن سخنی را که درباره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند.

خوانده شده فصل کامل لوقا 2