کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 2:16-28 Old Persian Version (OPV)

16. پس به شتاب رفته، مریم و یوسف و آن طفل رادر آخور خوابیده یافتند.

17. چون این را دیدند، آن سخنی را که درباره طفل بدیشان گفته شده بود، شهرت دادند.

18. و هرکه میشنید از آنچه شبانان بدیشان گفتند، تعجب مینمود.

19. امامریم در دل خود متفکر شده، این همه سخنان رانگاه میداشت.

20. و شبانان خدا را تمجید وحمدکنان برگشتند، بهسبب همه آن اموری که دیده و شنیده بودند چنانکه به ایشان گفته شده بود.

21. و چون روز هشتم، وقت ختنه طفل رسید، او را عیسی نام نهادند، چنانکه فرشته قبل از قرارگرفتن او در رحم، او را نامیده بود.

22. و چون ایام تطهیر ایشان برحسب شریعت موسی رسید، او رابه اورشلیم بردند تا به خداوند بگذرانند.

23. چنانکه در شریعت خداوند مکتوب است که هر ذکوری که رحم را گشاید، مقدس خداوندخوانده شود.

24. و تا قربانی گذرانند، چنانکه درشریعت خداوند مقرر است، یعنی جفت فاختهای یا دو جوجه کبوتر.

25. و اینک شخصی شمعون نام در اورشلیم بود که مرد صالح و متقی و منتظر تسلی اسرائیل بود و روحالقدس بر وی بود.

26. و از روحالقدس بدو وحی رسیده بود که، تا مسیح خداوند را نبینی موت را نخواهی دید.

27. پس به راهنمایی روح، به هیکل درآمد وچون والدینش آن طفل یعنی عیسی را آوردند تا رسوم شریعت را بجهت او بعمل آورند،

28. او رادر آغوش خود کشیده و خدا را متبارک خوانده، گفت:

خوانده شده فصل کامل لوقا 2