کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 15:24-28 Old Persian Version (OPV)

24. زیرا که این پسر من مرده بود، زنده گردید و گم شده بود، یافت شد. پس به شادی کردن شروع نمودند.

25. اما پسر بزرگ او در مزرعه بود. چون آمده نزدیک به خانه رسید، صدای ساز و رقص راشنید.

26. پس یکی از نوکران خود را طلبیده پرسید این چیست؟

27. به وی عرض کرد برادرت آمده و پدرت گوساله پرواری را ذبح کرده است زیرا که او را صحیح بازیافت.

28. ولی او خشم نموده نخواست به خانه درآید تا پدرش بیرون آمده به او التماس نمود.

خوانده شده فصل کامل لوقا 15