کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 1:39-53 Old Persian Version (OPV)

39. در آن روزها، مریم برخاست و به بلدی ازکوهستان یهودیه بشتاب رفت.

40. و به خانه زکریادرآمده، به الیصابات سلام کرد.

41. و چون الیصابات سلام مریم را شنید، بچه در رحم او به حرکت آمد و الیصابات به روحالقدس پر شده،

42. به آواز بلند صدا زده گفت: «تو در میان زنان مبارک هستی و مبارک است ثمره رحم تو.

43. و ازکجا این به من رسید که مادر خداوند من، به نزد من آید؟

44. زیرا اینک چون آواز سلام تو گوش زدمن شد، بچه از خوشی در رحم من به حرکت آمد.

45. و خوشابحال او که ایمان آورد، زیرا که آنچه از جانب خداوند به وی گفته شد، به انجام خواهدرسید.»

46. پس مریم گفت: «جان من خداوند راتمجید میکند،

47. و روح من به رهاننده من خدابوجد آمد،

48. زیرا برحقارت کنیز خود نظرافکند. زیرا هان از کنون تمامی طبقات مراخوشحال خواهند خواند،

49. زیرا آن قادر، به من کارهای عظیم کرده و نام او قدوس است،

50. ورحمت او نسلا بعد نسل است. بر آنانی که از او می ترسند.

51. به بازوی خود، قدرت را ظاهرفرمود و متکبران را به خیال دل ایشان پراکنده ساخت.

52. جباران را از تختها به زیر افکند. وفروتنان را سرافراز گردانید.

53. گرسنگان را به چیزهای نیکو سیر فرمود و دولتمندان راتهیدست رد نمود.

خوانده شده فصل کامل لوقا 1