کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 1:36-46 Old Persian Version (OPV)

36. و اینک الیصابات از خویشان تونیز درپیری به پسری حامله شده و این ماه ششم است، مر او را که نازاد میخواندند.

37. زیرا نزدخدا هیچ امری محال نیست.»

38. مریم گفت: «اینک کنیز خداوندم. مرا برحسب سخن تو واقع شود.» پس فرشته از نزد او رفت.

39. در آن روزها، مریم برخاست و به بلدی ازکوهستان یهودیه بشتاب رفت.

40. و به خانه زکریادرآمده، به الیصابات سلام کرد.

41. و چون الیصابات سلام مریم را شنید، بچه در رحم او به حرکت آمد و الیصابات به روحالقدس پر شده،

42. به آواز بلند صدا زده گفت: «تو در میان زنان مبارک هستی و مبارک است ثمره رحم تو.

43. و ازکجا این به من رسید که مادر خداوند من، به نزد من آید؟

44. زیرا اینک چون آواز سلام تو گوش زدمن شد، بچه از خوشی در رحم من به حرکت آمد.

45. و خوشابحال او که ایمان آورد، زیرا که آنچه از جانب خداوند به وی گفته شد، به انجام خواهدرسید.»

46. پس مریم گفت: «جان من خداوند راتمجید میکند،

خوانده شده فصل کامل لوقا 1