کتاب عهد عتیق

عهد جدید

لوقا 1:24-40 Old Persian Version (OPV)

24. و بعد از آن روزها، زن او الیصابات حامله شده، مدت پنج ماه خود را پنهان نمود و گفت:

25. «به اینطور خداوند به من عمل نمود درروزهایی که مرا منظور داشت، تا ننگ مرا از نظرمردم بردارد.»

26. و در ماه ششم جبرائیل فرشته از جانب خدا به بلدی از جلیل که ناصره نام داشت، فرستاده شد.

27. نزد باکرهای نامزد مردی مسمی به یوسف از خاندان داود و نام آن باکره مریم بود.

28. پس فرشته نزد او داخل شده، گفت: «سلام برتوای نعمت رسیده، خداوند با توست و تو درمیان زنان مبارک هستی.»

29. چون او را دید، ازسخن او مضطرب شده، متفکر شد که این چه نوع تحیت است.

30. فرشته بدو گفت: «ای مریم ترسان مباش زیرا که نزد خدا نعمت یافتهای.

31. واینک حامله شده، پسری خواهی زایید و او راعیسی خواهی نامید.

32. او بزرگ خواهد بود و به پسر حضرت اعلی، مسمی شود، و خداوند خداتخت پدرش داود را بدو عطا خواهد فرمود.

33. واو بر خاندان یعقوب تا به ابد پادشاهی خواهد کردو سلطنت او را نهایت نخواهد بود.»

34. مریم به فرشته گفت: «این چگونه میشود وحال آنکه مردی را نشناختهام؟»

35. فرشته درجواب وی گفت: «روحالقدس بر تو خواهد آمد وقوت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند، از آنجهت آن مولود مقدس، پسر خدا خوانده خواهد شد.

36. و اینک الیصابات از خویشان تونیز درپیری به پسری حامله شده و این ماه ششم است، مر او را که نازاد میخواندند.

37. زیرا نزدخدا هیچ امری محال نیست.»

38. مریم گفت: «اینک کنیز خداوندم. مرا برحسب سخن تو واقع شود.» پس فرشته از نزد او رفت.

39. در آن روزها، مریم برخاست و به بلدی ازکوهستان یهودیه بشتاب رفت.

40. و به خانه زکریادرآمده، به الیصابات سلام کرد.

خوانده شده فصل کامل لوقا 1