کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعمال 8:10-28 Old Persian Version (OPV)

10. بحدی که خرد و بزرگ گوش داده، میگفتند: «این است قوت عظیم خدا.»

11. و بدو گوش دادنداز آنرو که مدت مدیدی بود از جادوگری اومتحیر میشدند.

12. لیکن چون به بشارت فیلپس که به ملکوت خدا و نام عیسی مسیح میداد، ایمان آوردند، مردان و زنان تعمید یافتند.

13. وشمعون نیز خود ایمان آورد و چون تعمید یافت همواره با فیلپس میبود و از دیدن آیات و قوات عظیمه که از او ظاهر میشد، در حیرت افتاد.

14. اما رسولان که در اورشلیم بودند، چون شنیدند که اهل سامره کلام خدا را پذیرفتهاند، پطرس و یوحنا را نزد ایشان فرستادند.

15. وایشان آمده، بجهت ایشان دعا کردند تاروحالقدس را بیابند،

16. زیرا که هنوز بر هیچکس از ایشان نازل نشده بود که به نام خداوند عیسی تعمید یافته بودند و بس.

17. پس دستها بر ایشان گذارده، روحالقدس را یافتند.

18. اما شمعون چون دید که محض گذاردن دستهای رسولان روحالقدس عطا میشود، مبلغی پیش ایشان آورده،

19. گفت: «مرا نیز این قدرت دهید که به هرکس دست گذارم، روحالقدس را بیابد.»

20. پطرس بدو گفت: «زرت با تو هلاک باد، چونکه پنداشتی که عطای خدا به زر حاصل میشود.

21. تو را دراین امر، قسمت و بهرهای نیست زیرا که دلت درحضور خدا راست نمی باشد.

22. پس از این شرارت خود توبه کن و از خدا درخواست کن تاشاید این فکر دلت آمرزیده شود،

23. زیرا که تو رامی بینم در زهره تلخ و قید شرارت گرفتاری.»

24. شمعون در جواب گفت: «شما برای من به خداوند دعا کنید تا چیزی از آنچه گفتید بر من عارض نشود.»

25. پس ارشاد نموده و به کلام خداوند تکلم کرده، به اورشلیم برگشتند و دربسیاری از بلدان اهل سامره بشارت دادند.

26. اما فرشته خداوند به فیلپس خطاب کرده، گفت: «برخیز و بهجانب جنوب، به راهی که ازاورشلیم به سوی غزه میرود که صحراست، روانه شو.»

27. پس برخاسته، روانه شد که ناگاه شخصی حبشی که خواجهسرا و مقتدر نزدکنداکه، ملکه حبش، و بر تمام خزانه او مختاربود، به اورشلیم بجهت عبادت آمده بود.

28. و درمراجعت بر ارابه خود نشسته، صحیفه اشعیای نبی را مطالعه میکند

خوانده شده فصل کامل اعمال 8