کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعمال 7:1-9 Old Persian Version (OPV)

1. آنگاه رئیس کهنه گفت: «آیا این امور چنین است؟»

2. او گفت: «ای برادران و پدران، گوش دهید. خدای ذوالجلال بر پدر ما ابراهیم ظاهر شد وقتی که در جزیره بود قبل از توقفش در حران.

3. و بدوگفت: "از وطن خود و خویشانت بیرون شده، به زمینی که تو را نشان دهم برو."

4. پس از دیارکلدانیان روانه شده، در حران درنگ نمود؛ و بعداز وفات پدرش، او را کوچ داد به سوی این زمین که شما الان در آن ساکن میباشید.

5. و او را در این زمین میراثی، حتی بقدر جای پای خود نداد، لیکن وعده داد که آن را به وی و بعد از او به ذریتش به ملکیت دهد، هنگامی که هنوز اولادی نداشت.

6. و خدا گفت که "ذریت تو در ملک بیگانه، غریب خواهند بود و مدت چهار صد سال ایشان را به بندگی کشیده، معذب خواهندداشت."

7. و خدا گفت: "من بر آن طایفهای که ایشان را مملوک سازند داوری خواهم نمود و بعداز آن بیرون آمده، در این مکان مرا عبادت خواهند نمود."

8. و عهد ختنه را به وی داد که بنابراین چون اسحاق را آورد، در روز هشتم او رامختون ساخت و اسحاق یعقوب را و یعقوب دوازده پطریارخ را.

9. «و پطریارخان به یوسف حسد برده، او را به مصر فروختند. اما خدا با وی میبود

خوانده شده فصل کامل اعمال 7