کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعمال 26:10-22 Old Persian Version (OPV)

10. چنانکه در اورشلیم هم کردم واز روسای کهنه قدرت یافته، بسیاری از مقدسین را در زندان حبس میکردم و چون ایشان را می کشتند، در فتوا شریک میبودم.

11. و در همه کنایس بارها ایشان را زحمت رسانیده، مجبورمی ساختم که کفر گویند و بر ایشان به شدت دیوانه گشته تا شهرهای بعید تعاقب میکردم.

12. در این میان هنگامی که با قدرت و اجازت ازروسای کهنه به دمشق میرفتم،

13. در راه، ای پادشاه، در وقت ظهر نوری را از آسمان دیدم، درخشنده تر از خورشید که در دور من و رفقایم تابید.

14. و چون همه بر زمین افتادیم، هاتفی راشنیدم که مرا به زبان عبرانی مخاطب ساخته، گفت: "ای شاول، شاول، چرا بر من جفا میکنی؟ تو را بر میخها لگد زدن دشوار است."

15. من گفتم: "خداوندا تو کیستی؟" گفت: "من عیسی هستم که تو بر من جفا میکنی.

16. و لیکن برخاسته، بر پابایست زیرا که بر تو ظاهر شدم تا تو را خادم وشاهد مقرر گردانم بر آن چیزهایی که مرا در آنهادیدهای و بر آنچه به تو در آن ظاهر خواهم شد.

17. و تو را رهایی خواهم داد از قوم و از امت هایی که تو را به نزد آنها خواهم فرستاد،

18. تا چشمان ایشان را باز کنی تا از ظلمت به سوی نور و ازقدرت شیطان بهجانب خدا برگردند تا آمرزش گناهان و میراثی در میان مقدسین بوسیله ایمانی که بر من است بیابند."

19. آن وقتای اغریپاس پادشاه، رویای آسمانی را نافرمانی نورزیدم.

20. بلکه نخست آنانی را که در دمشق بودند و در اورشلیم و درتمامی مرز و بوم یهودیه و امتها را نیز اعلام مینمودم که توبه کنند و به سوی خدا بازگشت نمایند و اعمال لایقه توبه را بهجا آورند.

21. بهسبب همین امور یهود مرا در هیکل گرفته، قصد قتل من کردند.

22. اما از خدا اعانت یافته، تا امروزباقی ماندم و خرد و بزرگ را اعلام مینمایم وحرفی نمی گویم، جز آنچه انبیا و موسی گفتند که میبایست واقع شود،

خوانده شده فصل کامل اعمال 26