کتاب عهد عتیق

عهد جدید

اعمال 18:7-20 Old Persian Version (OPV)

7. پس از آنجا نقل کرده، به خانه شخصی یوستس نام خداپرست آمد که خانه او متصل به کنیسه بود.

8. اما کرسپس، رئیس کنیسه با تمامی اهل بیتش به خداوند ایمان آوردند و بسیاری ازاهل قرنتس چون شنیدند، ایمان آورده، تعمیدیافتند.

9. شبی خداوند در رویا به پولس گفت: «ترسان مباش، بلکه سخن بگو و خاموش مباش

10. زیرا که من با تو هستم و هیچکس تو را اذیت نخواهد رسانید زیرا که مرا در این شهر خلق بسیار است.»

11. پس مدت یک سال و شش ماه توقف نموده، ایشان را به کلام خدا تعلیم میداد.

12. اماچون غالیون والی اخائیه بود، یهودیان یکدل شده، بر سر پولس تاخته، او را پیش مسند حاکم بردند

13. و گفتند: «این شخص مردم را اغوامی کند که خدا را برخلاف شریعت عبادت کنند.»

14. چون پولس خواست حرف زند، غالیون گفت: «ای یهودیان اگر ظلمی یا فسقی فاحش میبود، هر آینه شرط عقل میبود که متحمل شما بشوم.

15. ولی چون مسالهای است درباره سخنان ونامها و شریعت شما، پس خود بفهمید. من درچنین امور نمی خواهم داوری کنم.»

16. پس ایشان را از پیش مسند براند.

17. و همه سوستانیس رئیس کنسیه را گرفته او را در مقابل مسند والی بزدند و غالیون را از این امور هیچ پروانبود.

18. اما پولس بعد از آن روزهای بسیار در آنجاتوقف نمود پس برادران را وداع نموده، به سوریه از راه دریا رفت و پرسکله و اکیلا همراه او رفتند. و درکنخریه موی خود را چید چونکه نذر کرده بود.

19. و چون به افسس رسید آن دو نفر را درآنجا رها کرده، خود به کنیسه درآمده، با یهودیان مباحثه نمود.

20. و چون ایشان خواهش نمودندکه مدتی با ایشان بماند، قبول نکرد

خوانده شده فصل کامل اعمال 18