3. و به جادهای که به طرف گردنهٔ عکربیم میرفت، ادامه داشت. از آنجا به بیابان صین و حصرون، در جنوب قادش برنیع و بعد از ادار قرقع دور زده،
4. تا عصمون ادامه داشته و از آنجا به سوی مرز مصر میرفت و به دریای مدیترانه ختم میشد. این حد جنوبی یهودا بود.
5. سرحد شرقی آن، در امتداد دریای شور و تا دهانهٔ رود اردن میرسید.سرحد شمالی آن از خلیج دریای مرده، که آب رود اردن در آن میریخت شروع شده،
6. از بیت حجله گذشته، به طرف شمال به دشت اردن و سنگ بوهن میرفت. بوهن نام پسر رئوبین بود.
7. از آن نقطه از راه دشت عخور به دبیر و از آنجا به طرف شمال غرب به جلجال، مقابل گردنه اَدومیم و تا جنوب دشت ادامه داشت. و از آنجا تا به چشمههای عین شمس و عین روجل میرسید.
8. سپس از درّهٔ هنوم تا به کوه یبوسی یعنی اورشلیم در سمت جنوب و از آنجا به طرف غرب از قلّهٔ کوه مقابل درّه هنوم، در انتهای شمالی دشت رفائیم میگذشت
9. و از سر کوه به چشمهٔ نفتوح و از آنجا از شهرهای کوه عفرون دور زده تا بعله یعنی قریت یعاریم امتداد داشت.
10. بعد از غرب بعله دور زده، به اَدوم میرسید. از امتداد کوه یعاریم یعنی کسالون گذشته، به بیتشمس سرازیر میشد و به تمنه میرسید.
11. از آنجا به تپّهای در شمال عقرون میآمد و شکرون را دور زده تا کوه بعله ادامه داشت. از آنجا به یبنئیل و بعد به دریای مدیترانه ختم میشد.
12. سرحد غربی آن را ساحل دریای مدیترانه تشکیل میداد.این بود سرحدّات خاندانهای طایفهٔ یهودا.
13. همانطور که خداوند به یوشع امر فرموده بود، یک قسمت از زمین طایفهٔ یهودا را، به کالیب پسر یفنه داد و آن عبارت بود از: حبرون شهری که متعلّق به اربع پدر عناق بود.
14. کالیب سه پسر عناق از خاندان شیشی، اخیمان و تلمی را از آنجا بیرون راند.
15. سپس با ساکنان دبیر جنگید. نام دبیر قبلاً قریت سفر بود.
16. کالیب اعلام کرد و گفت: «هرکسی که به قریت سفر حمله کند و آن را تصرّف نماید من دختر خود، عکسه را به او میدهم.»