1. خداوند میگوید: «صدای خود را بلند کن و فریاد بزن! به قوم من اسرائیل بگو، دربارهٔ گناهانشان به آنها بگو!
2. آنها هر روز برای عبادت به نزد من میآیند، و میگویند که مشتاقند راهها و تعالیم مرا بدانند. آنها میگویند از من قوانین عادلانه میخواهند، واز پرستش خدای خود خشنود هستند.»
3. مردم میپرسند: «اگر خداوند توجّهی ندارد، چرا ما باید روزه بگیریم؟ اگر او اعتنایی ندارد، چرا ما باید بدون غذا زندگی کنیم؟»خداوند به آنها میگوید: «حقیقت این است که شما در همان وقتیکه روزه میگیرید، به فکر منافع خود میباشید و به کارگران خود ستم میکنید.
4. روزهٔ شما، شما را پرخاشگر ساخته و همیشه در جنگ و جدال هستید. آیا فکر میکنید، این نوع روزه باعث میشود من به دعای شما گوش کنم؟
5. وقتی شما روزه میگیرید، بدن خود را رنجور و سرهای خود را مثل پرههای علف صحرا در برابر باد، خَم میکنید، و بستر خود را بر پلاس و خاکستر میگسترانید. آیا این است آنچه را که شما روزه مینامید؟ آیا فکر میکنید من از این نوع روزه خشنودم؟
6. «روزهای که من میپسندم این است: زنجیرهای ستمکاری و یوغهای بیعدالتی را بگسلید، و بگذارید ستمدیدگان آزاد شوند.