1. خداوند کوروش را برای پادشاهی برگزیده است.خداوند او را گماشته است تا ملّتها را به زیر سلطهٔ خود درآورد،و تا پادشاهان را از تختهایشان به زیر آورد.خداوند دروازههای شهرها را به روی او خواهد گشود.خداوند به کوروش میگوید:
2. من خودم، راه تو را هموار خواهم ساخت،و کوهها و تپّهها را هم سطح خواهم کرد،من دروازهٔ برنزی آنها را فرو میریزم،و کلونهای آهنی را خُرد خواهم کرد.
3. من خزائن و گنجینههای مخفی شده در جایهای تاریک و مخفی را به تو خواهم داد،آنگاه تو خواهی دانست که من خداوند، خدای اسرائیل، هستمکه تو را به اسم خوانده است.
4. من تو را انتخاب کردم تا به بندهٔ من اسرائیل،قومی را که من برگزیدم، کمک کنی.من این افتخار را به تو دادم،هرچند تو هنوز مرا نمیشناسی.
5. من خداوند هستم و غیراز من خدایی نیست.من به تو قدرت لازم را خواهم داد،هرچند هنوز مرا نمیشناسی.
6. من این کار را میکنم تا همهٔ مردم،-از سرتاسر جهان-بدانند که من خداوند هستم،و غیراز من خدایی نیست.
7. من هم نور و هم تاریکی را آفریدم.من هم برکت میدهم و هم بلا نازل میکنم.من، خداوند، همهٔ این چیزها را پدید میآورم.
8. من پیروزی را از آسمان مانند باران نازل میکنم.زمین آن را میپذیردو شکوفههای آزادی و عدالت از آن میروید.من، خداوند، همهٔ این چیزها را به عمل میآورم.
9. آیا یک ظرف گِلی که شبیه سایر ظروف است میتواند با سازندهٔ خود بحث کند؟آیا گِل میتواند از کوزهگر بپرسد او چه میکند؟آیا کوزه میتواند از دست کوزهگر شکایت کندو بگوید او مهارت ندارد؟